۱۳۹۱ فروردین ۲۵, جمعه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
باغوحشی که شرنگ سروده است
خانه > خاک > شعر > باغوحشی که شرنگ سروده است تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید درآمدی بر اشعار حسین شرنگ و شعرخوا...
-
گلها ویرانهِ تن را میپوشانند بوی مرگ را میپوشند گلها وظیفه دارند مرگ را رنگ کنند بوی مرگ را بگیرند گلها همان برگی را به مرگ میزنن...
-
به خواهرزادهام وحید رشتهداری شیدا نخستین "عشقِ زندگیِ من" بود! یک عشقِ به راستی گیومهنشین! روزی طرفهای عصر، داشت ا...
-
برای اینکه خودم خودستانِ خودم باشم شما همگان را منیدهام با جانام از همهِ جانوران گذشتهام ماهی یی که از همهِ ماهیان و سپس از آب گذ...
من همش میام اینجا
پاسخحذفمیخونم
و میگن که مگر این که خودم یه کاری کنم.
"*
پاسخحذفسلام !
پاسخحذفاستفاده نموديم .
به اميد ِ بهره هاي بيشتر .
دم ات گرم!
پاسخحذفقربونت برم دلم برات تنگ شده
پاسخحذفدیگه چیزی نمونده پام برسه به محدودهای وسط مرزی که شما داری توش زیست میکنی پرزیدنت جانم.
بهبه! الینای خوشگل من! سال نوات خوش و خجسته! چه خبر خوشی! به امید دیدارت! هر وقت رسیدی پیامی بفرست تا همدیگر را ببینیم! بوسهها!
پاسخحذف