اگر اسلام به راستی دروغگو را دشمنِ خدا میپنداشت میشد به مسلمین گفت:
توجه! توجه! مژده! مژده!
من از دوستانِ خدایم و از دینِ شما بسیار بدم میآید!
دینِ شما همزمان مرا دچارِ یبوست و اسهالِ مزمن میکند!
دینِ شما با گلابپاش و آفتابه به من حلقچپان و تنقیه شده: به ارث رسیده!
دینِ شما مرا افسرده و موذی و دقمرگ میکند!
بیایید مزاحمِ همدیگر نشویم!
شما بروید مسجد من میروم تیمابیمارستان و تن و روانام را تا مغزِ استخوان ضدِّ عفونی میکنم!
به سراغِ من اگر میآیید!
نه نیایید!
از تنقیهِ کمپوت هم بدم میآید!
در مکاشفه فرماید:
پاسخحذفبرو شکر حق کن مسلمان شدی
که در آب جاری تو شاشان شدی
کنون با چنین پاک دین مبین
برو هرچه خواهی تودر آب رین
زگفتار بیهوده ! بربند دم
که گر رنجد او اندکی بیش وکم
دهد هستی ات رابه باد فنا
بپا سازد اندر سرایت عزا!
لا حول ولا......
لا حول ولا. :D
پاسخحذف