به پروانه مقام
با پای خود به پایان نرسم
چندی بدوم با پاهای پایان
میانِ دویدن بچمم
به سطحِ جاذبهِ غبار
آغازِ بی پا
نشئهِ نقشهِ پروانه
بله! بله! بله!
خانه > خاک > شعر > باغوحشی که شرنگ سروده است تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید درآمدی بر اشعار حسین شرنگ و شعرخوا...
چندی بدوم ...
پاسخحذفهیچ سخنی قادر نیست میزان سپاس مرا بابت شعر منتقل کند به ناچار به تشکری ساده بسنده می کنم .
ممنونم
ای انساناز! از همان روزهای غمگساری شما با من در مرگِ مادرم، که شگفتترین روزهای مصیبت در زندگی-ام بودند دانستم که با انسانِ ناز و درست و درمانی سر و کار دارم! قدرِ محبتهای بی دریغ و انسانیتِ آرام و بخشایندهات را میدانمای پروانهِ والا مقام!
پاسخحذفهمدردی و غمگساری ،کوچکترین کاری ست که یک نفردر لحظات سختی نسبت به دوستش انجام میدهد و قدردانی اولین کاری ست که انسانها بزرگ یاد میگیرند و کوچک های همیشه پست مانده ، هرگز یاد نمیگیرند .
پاسخحذفبزرگید که برای کارِ ِ کوچک من،این چنین باشکوه قدردانی می کنید .
باز هم سپاس.
بخشایندگی و مهربانی و استعداد والای دوستی کارهای کوچکی نیستندای پروانهجان!
پاسخحذفبه فدای تو و مرامات!