عبدیجان، من در آغاز فکر میکردم او شخصی مستعار است بعد نوشتههای او را در زمانه و نیلگون دیدم و چندین خط از نوشتهام را هم که افراط و تفریطمند بود حذف کردم! با اینهمه آنچه خانم راستین در این مقاله نوشته بسیار افراط و تفریطناک است: گرایشِ شونیستی گروهی از ایرانیان را ویژگی ایرانیاننمودن و عملِ گیج و گنگِ یک نوجوانِ بیمار را انفجارِ آنانگاشتن اگر از کینهِ آلامد به ایران و ایرانی نباشد دستِ کم بی انصافیِ بزرگی است! وقتی آن مردِ درنده خوی انگلیسی، خانمِ نمایندهِ پارلمانِ بریتانیا را با چاقو و هفت تیر کشت مردمِ بسیاری در جهان خشمغمگین شدند ولی کسی چیزی در بارهِ شونیسم جبلیِ انگلیسیها که گروههایی از آنها در آن استعدادِ هولناکی هم داشتهاند و دارند ننوشت!
سپاسگزارم که مرا برای رعایتِ انصاف و خواندنِ خانمِ راستین انگیزهمند کردی! به سراغِ نوشتههایش خواهم رفت! با اینهمه بهتر از من میدانی که در میانِ نویسندگانِ جدی و معتبر کسانی هم بودهاند که با بی انصافی و بیرحمی جدیت و اعتبارِ دیگران را به بازی گرفتهاند! من هم آن ایدئولوژیهای برتریجویانه را خوار میشمرم با اینهمه وقتی میبینم که این آدمهای جدی معتبر شوونیستهای اصلیِ جهان، به ویژه آلِ آویگدر لیبرمن، آن بانسرِ وزیرِ دفاعِ اسرائیلشدهِ روس و همگنانِ قلچماقِ جهانیاش را که در یک دهه و نیمِ گذشته کشورها و ملتهای بسیاری را به خاک و خون کشیدند نادیده گرفته و مشتی "نیک جعفرزاده-نیوشعبان بی مخهای انترنت" و ترولهای احمدی نژادمنش و خلاصه انبوهی انسانِ سستعنصرِ سبکمخِ راسیست را وجهِ چیرهِ یک ملت میشمارند شایسته است از آنها بپرسم: چرا وولشِ شومِ این روغنفکرهای پیشترطلبهسبزِ ژورنالیستتحلیلگرکارشناسِ امورِ سیاسی و قومی و اقلیتهای مذهبیِ هاناآرنتپرستشده(مهدی خلجیها و شرکا) را نمیبیند که در واشنگتنانستیتوفورنیرایستپالیسی، همدوشِ نفرتانگیزترین نیوکانها و لابیایستهای اسرائیل، عرقِ جبین میریزند و ایرانی و عرب و مسلمانهای له و لوردهِ خاور میانه را تجسمِ همهِ شرارتهای مطابقِ با فحشترمهای غربی میانگارند و کارِ از تحریمکشتنِ بچهها و بمبارانکردنِ دهها شهرِ آنها را "انسانی"تر جلوه میدهند و پول در میآورند و در خراباتِ بیبیسی و وی اوای نعرههای مستانه میکشند و فکر میکنند با ترجمهِ کتابی از طفلکی آرنت، اندِ صفا و صفاتِ نیکِ آکادمیکاند! اینها رژیم و مردمِ ایران را همکاسه کردهاند و شب و روز برای تحریم و تنبیه و بمبارانِ آن ملتهای مادرزادهشونیست توطئهگویینویسی میکنند! اینها هم ایرانی اند و ایران همیشه خرابِ چنین ایرانیهایی بوده! خلجی و کپیهایش در دو سه هزار سالِ گذشته هیچوقت بیکار نبودهاند! اگر خانم راستین روزی توانست به موضوعهای زندهِ نوشتهاش صد چشمی(مانندِ آن دیوزنِ اوپانیشاد)یا دستِ کم هشتچشمی نگاه کند جدیت و اعتبارِ او را بر چشم میگذارم!
این را نوشتم چون در آن هفتهِ پس از حملهِ آن جوانِ شوم، بسبسیارنزدیک به همین حرفها را انبوهی کارشناس و تحلیلگر در العربیه و گوناز و چند سایتِ خوشنامِ دیگر، در بارهِ ملتِ نژادپرستِ آریایی ایران نوشتند و گل به رویت، خجالت هم نکشیدند!
امروز شانزدهم مرداد است و مادرِ من سه ساله شده! از آن روزهاست که نمیدانم با خودم و زبانِ یتیمام چه کنم! با اینهمه به احترامِ خودت این پاسخ را نوشتم! فدات!
Abdee Kalantari حسین عزیز، حدس میزنم سوءتفاهمی پیش آمده. خانم سیما راستین از نویسندگان جدی و معتبر ماست، مقالات ایشان از جمله در سایت «نیلگون» به چاپ رسیده و این مطلب هم به نحو معقول و درستی «ایدئولوژی برتری آریایی» را نقد میکند. Je n’aime plus · Répondre · 1 · 16 h
هر چه از کوه دورتر
پاسخحذفاز دور کوهتر
عبدیجان، من در آغاز فکر میکردم او شخصی مستعار است بعد نوشتههای او را در زمانه و نیلگون دیدم و چندین خط از نوشتهام را هم که افراط و تفریطمند بود حذف کردم! با اینهمه آنچه خانم راستین در این مقاله نوشته بسیار افراط و تفریطناک است: گرایشِ شونیستی گروهی از ایرانیان را ویژگی ایرانیاننمودن و عملِ گیج و گنگِ یک نوجوانِ بیمار را انفجارِ آنانگاشتن اگر از کینهِ آلامد به ایران و ایرانی نباشد دستِ کم بی انصافیِ بزرگی است! وقتی آن مردِ درنده خوی انگلیسی، خانمِ نمایندهِ پارلمانِ بریتانیا را با چاقو و هفت تیر کشت مردمِ بسیاری در جهان خشمغمگین شدند ولی کسی چیزی در بارهِ شونیسم جبلیِ انگلیسیها که گروههایی از آنها در آن استعدادِ هولناکی هم داشتهاند و دارند ننوشت!
پاسخحذفسپاسگزارم که مرا برای رعایتِ انصاف و خواندنِ خانمِ راستین انگیزهمند کردی! به سراغِ نوشتههایش خواهم رفت! با اینهمه بهتر از من میدانی که در میانِ نویسندگانِ جدی و معتبر کسانی هم بودهاند که با بی انصافی و بیرحمی جدیت و اعتبارِ دیگران را به بازی گرفتهاند! من هم آن ایدئولوژیهای برتریجویانه را خوار میشمرم با اینهمه وقتی میبینم که این آدمهای جدی معتبر شوونیستهای اصلیِ جهان، به ویژه آلِ آویگدر لیبرمن، آن بانسرِ وزیرِ دفاعِ اسرائیلشدهِ روس و همگنانِ قلچماقِ جهانیاش را که در یک دهه و نیمِ گذشته کشورها و ملتهای بسیاری را به خاک و خون کشیدند نادیده گرفته و مشتی "نیک جعفرزاده-نیوشعبان بی مخهای انترنت" و ترولهای احمدی نژادمنش و خلاصه انبوهی انسانِ سستعنصرِ سبکمخِ راسیست را وجهِ چیرهِ یک ملت میشمارند شایسته است از آنها بپرسم: چرا وولشِ شومِ این روغنفکرهای پیشترطلبهسبزِ ژورنالیستتحلیلگرکارشناسِ امورِ سیاسی و قومی و اقلیتهای مذهبیِ هاناآرنتپرستشده(مهدی خلجیها و شرکا) را نمیبیند که در واشنگتنانستیتوفورنیرایستپالیسی، همدوشِ نفرتانگیزترین نیوکانها و لابیایستهای اسرائیل، عرقِ جبین میریزند و ایرانی و عرب و مسلمانهای له و لوردهِ خاور میانه را تجسمِ همهِ شرارتهای مطابقِ با فحشترمهای غربی میانگارند و کارِ از تحریمکشتنِ بچهها و بمبارانکردنِ دهها شهرِ آنها را "انسانی"تر جلوه میدهند و پول در میآورند و در خراباتِ بیبیسی و وی اوای نعرههای مستانه میکشند و فکر میکنند با ترجمهِ کتابی از طفلکی آرنت، اندِ صفا و صفاتِ نیکِ آکادمیکاند! اینها رژیم و مردمِ ایران را همکاسه کردهاند و شب و روز برای تحریم و تنبیه و بمبارانِ آن ملتهای مادرزادهشونیست توطئهگویینویسی میکنند! اینها هم ایرانی اند و ایران همیشه خرابِ چنین ایرانیهایی بوده! خلجی و کپیهایش در دو سه هزار سالِ گذشته هیچوقت بیکار نبودهاند! اگر خانم راستین روزی توانست به موضوعهای زندهِ نوشتهاش صد چشمی(مانندِ آن دیوزنِ اوپانیشاد)یا دستِ کم هشتچشمی نگاه کند جدیت و اعتبارِ او را بر چشم میگذارم!
این را نوشتم چون در آن هفتهِ پس از حملهِ آن جوانِ شوم، بسبسیارنزدیک به همین حرفها را انبوهی کارشناس و تحلیلگر در العربیه و گوناز و چند سایتِ خوشنامِ دیگر، در بارهِ ملتِ نژادپرستِ آریایی ایران نوشتند و گل به رویت، خجالت هم نکشیدند!
امروز شانزدهم مرداد است و مادرِ من سه ساله شده! از آن روزهاست که نمیدانم با خودم و زبانِ یتیمام چه کنم! با اینهمه به احترامِ خودت این پاسخ را نوشتم! فدات!
Abdee Kalantari
پاسخحذفحسین عزیز، حدس میزنم سوءتفاهمی پیش آمده. خانم سیما راستین از نویسندگان جدی و معتبر ماست، مقالات ایشان از جمله در سایت «نیلگون» به چاپ رسیده و این مطلب هم به نحو معقول و درستی «ایدئولوژی برتری آریایی» را نقد میکند.
Je n’aime plus · Répondre · 1 · 16 h