جانبخش گفت:
خوش به سعادتِ جاکش که یک نمازآب
میانِ جا و کش کم دارد وگرنه
غسل و طهارت و اخ و تٔف و وضو میکرد و
تهِ دلِ طایفهِ دولداران میخواند!
ودانگی را هم زبل میکشد!
اگر هر آبِ حوضکشی میکشید
که جاودانهکش نبود!
خانه > خاک > شعر > باغوحشی که شرنگ سروده است تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید درآمدی بر اشعار حسین شرنگ و شعرخوا...
در سرزمینِ بزرگواران
پاسخحذفتنها علی بزرگ است
در سرزمین علیواران
همه علیلاند
می خواهم کونِ اراده را بخارم!
تنبانِ علیلواران را می
خواهم به سرِ عرش بکشم!
یا علی مداد!