۱۳۹۴ فروردین ۲۰, پنجشنبه

آمد پنجِ پهن


آمد پنجِ پهن
تیره‌برق برالفِ صحرا زد
سرها
آنتنِ خیمه ی پارازیت
تن ها
فاگوسیتِ ستون پنجم
بپا ‌ای یکِ مردنی!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...