۱۴۰۰ فروردین ۲۲, یکشنبه

انسان ز

 انسان زنجیر‌هایش را می‌‌بوسد

خودش را می‌‌تکاند

هم کرم‌هایش می‌‌ریزند

هم به جرینگاهنگِ حلقه‌ها می‌‌رقصد

انسان زنجیر‌هایش را می‌‌نوازد

انسان زنجیری

هم لوکوموتیو و هم راه آهنِ شاعران است

جرینگ‌جرینگ‌جرییییینگ

تاتالاق‌توتولوق‌بووووو‌بوووووو

انسان زنجیر‌هایش را می‌‌بافد

می‌ پوشد

می‌ فروشد و حتی

در طومار‌-انبار‌های آزادی

احتکار می‌‌کند

قصفو د

  "قصفو دارنا"   در این سیاره اگر یک پروانه  درنگیدی نقشیدی رنگیدی دلیدی شادیدی ، و مرگ را طبیعیدی جاودانگی را جاودانگیدی