۱۳۹۲ آذر ۲۲, جمعه

دریچه‌یا


دریا
دریچه‌یا
یا دروازه

یکی‌ می‌‌خزد
یکی‌ می‌‌پرد
یکی‌ می‌‌گشاید
توی خود از خود
خود را
با ماهیچه‌های موّاج
لغزان در سراسر‌خود
می‌ تپد
می‌ کشد
می‌ درخشد
واژه
جیغ
آینه
سایه‌یِ گنگ
آغوشِ کر
خوابِ کور

چرا نخارد زبان
در بسترِ ژرف

۱۳۹۲ آذر ۱۵, جمعه

چه پاره‌ها



به راضیه رضوی‌نیا


چه پاره‌ها که به گلو خورد
چه موها که بر صدا داشت
چه مویه‌ها که از سر رست
 چه زخم‌ها که شایع
چه بغض‌ها که شیعه
چه قفس‌های بالداری
چه علائمی تعجباتی
چه چهچهه‌های چاه‌درچاهی

پرندگانِ جرمِ زیبا
میله‌های استخوان شکستند
بر تکیده‌ی پر نشستند
با خیال‌های به هم سا
در گلو‌های گرگرفته
بسته‌ی فضا گشودند
دسته‌ی صدا پریدند

صدای ترک در ک


 به ایرج رحمانی


صدای ترک در ک
پژواک ترک در کو
تکرار پژواک ترک‌ها در کوه
آوار ِدریای گرفتار وپودِ ِ سنگ
 ازخوابِ قیامت

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...