۱۳۹۶ آبان ۷, یکشنبه

چگونه بخ


چگونه بخوابم
با من
تکانِ گهوارهِ همهِ کودکانِ افتاده ‌ست

چه قا


چه قاره‌ها چه قرن‌ها!
سوارِ صندلیِ تو
مسافرم کردند

سوارِ ص


سوارِ صندلی
چه حذر‌ها
مسافرم کردند

شش خط


شش خط برای یک هفته
نه!
هفت خط برای شش هفته
خدا تنبل بود

۱۳۹۶ آبان ۳, چهارشنبه

از خور


از خوردنِ علف
زیرِ دندانِ میش‌هایی‌ که خورده‌شدن را
دوست‌تر دارند
چرا چرا چرب‌تر از زیراست
دانستم


۱۳۹۶ مهر ۳۰, یکشنبه

که جنگل


که جنگل بیفتد روی سایه‌ای که درخت را می‌‌برد
برخیزد سایهِ بیشمار‌پا
بدود برود بلند بیفتد روی تمدنِ چوبی‌ای که
هرگز از میز و تخت‌اش میوه‌ای نرست
و سقف و در و دروازه‌اش
بهار را نفهمید
و شعر‌ش شهرِ سپیدِ دزدان بود

۱۳۹۶ مهر ۹, یکشنبه

یورش


یورش می‌‌برم به هوا که بگیرم
همه‌اش را
دست‌هایم اشباحِ سبز
می‌ دم‌ام
باز می‌‌دمم
می‌‌دمم باز

قصفو د

  "قصفو دارنا"   در این سیاره اگر یک پروانه  درنگیدی نقشیدی رنگیدی دلیدی شادیدی ، و مرگ را طبیعیدی جاودانگی را جاودانگیدی