جمهوری وحشی شرنگستان
همه در یک چنانام امشب که
ترسم از ازدحام تنهایی
چهرهِ آینه شکم بدهد
دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیوچه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر