۱۳۹۳ مهر ۲۵, جمعه

چهره نیست است


چهره نیست است
چاهراهِ اژدها
نگاه‌اش کنی‌ توی ویل
افتی ذره‌ذره با ژاژ‌ها
تف شوی
به چه به ‌ره
نشِ شتر که پرت
از قرن‌های خوار
ای خار و مارِ قررررررن‌ها  را!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...