۱۳۹۳ آبان ۱۴, چهارشنبه

چه یاد‌ی می‌‌وزد!


یادِ یک خود‌کشتهِ جوان: حسام سبزی

چه یاد‌ی می‌‌وزد!
اشک‌ها
بالا می‌‌ریزند!
آرتور به جاذبه می‌‌خندد!
جاذبه از آرتور 
در حسام می‌‌افتد!
حسام می‌‌افتد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...