سلامای پورِ خاله ربابه،
یادِ مووون شاد و عمرِ خودت و عزیزونت خوش و دراز!
پوسخاله، حالا معلوم بوده که قوم خویشون بی وجدانِ ما، شاکیون برارم برای قصاص، مدتها خوی ماشون دغلبازی کرده و دروگشون بسته: انگار روتن و تقاضای دیهِ سیصد میلیونی شون "بخشیده"برای اینکه بتاهن هر چه زودتهای برار مو محمدعلی دار بزنن!
رو پنهانکاری و نامردی در تاریکی حسابشون کردر!
ده میلیون تومن شون هم داده برای طنابِ دار و برای کشتن برارِ بیچارهِ مو تو همین روزون، همه چی مهیایه، محلِ اعدام هم محوطهِ دادگاهِ عنبرآباد!
مو دارمای خودم به یاو و آتش ازنم تا جلو یه جنایتِ خونسردانه بگرم!
کار یوون خیلی خطرناکه چونای مشتی جوان ناامید تحریک به انتقام اکنه و مونم جلودارشون نهوم!
اگه بخواهن جون برار مو بگرن شایستهِ رحم و مروت نهن!
ای تو که پوسخالهِ مرامی مو هستی، انتظار و خواهش دارم که برای نجاتِ جان برارم هر کار که اتاهی بکنی، اجرت به خدا و ارواحِ ربابه و بیبل!
جالبه که مو خودم به فکر هستروم ولی پیشای مو برار کوچکم گفتی حسین خوی دوستت چوک ربابه بگو کهای یوون تشویق به رضایت کنه و ای رضایتشون یک حماسه رسانهای بسازه(دقیقا هنطو گفتی!)
اگه بتاهیای یه خویشونِ گیج و گول و هیستریک به نیکی و والائی بخشایش تشویق کنی و به قول مهدیای بخشایش و گذشت شون رسانهای کنی که به راستی احساسِ نیکنامی و درستکاری بکنن روح خالهِ خودت شاد کرده و خاله ربابه هم ای سر نو به چوکی افتخار اکنه!
خلاصه مو دورم و دستمای همه جا کوتاه، قرار بوده شماریای قومون برن پیش عقیلیون، اگه بتاهی همراهی شون کنی خیلی خوش ابو، به هر رو خودت بهتر ادونی که چه کار کنی!
عقیلیون کهورآباد میون گنجآباد و طرج(کنار سیدآبادِ ما)زندگی اکنن، حتما اشناسی شون!
ما نه خوهبراررین، پنج تا گیشته ای ما نمنده، مون و مهدی و سکینه و خاطره و دهها خوهبرارزار و خویش و قوم، جونمون به جونِ محمدعلی بسته یه!
خدا به سخن و گامات در راه نجاتِ برار ما نفوذ و استواری آب و رویش بدهه!
فدات کاکا!
حسین.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر