گوشتِ گرسنهای که میدود
گوشتِ گرسنهای که میگریزد
گوشتِ خستهای که میرسد
گوشتِ خستهای که میغلتد
گوشتِ خستهای که میخورد
گوشتِ خستهای که خورده میشود
دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیوچه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر