من به این جهان آمدم سرم را گرم کنم
داغ کنم
سرخ کنم
ذوب کنم
بریزم از تن ام
در قالبِ سری دیگر
بر تنی دیگر
در جهانی دیگر
دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیوچه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر