۱۳۹۷ بهمن ۲۰, شنبه

از ب

از بارانِ پر و پنبه و پرز‌پراکنِ تشک‌لحاف‌ها
پتو‌بالش‌ها
خمیازه‌ها
کش و قوس‌ها
بو‌ها و صدا‌های تند و ریز و تیز
بر هفت و نیمِ همیشه دوشنبهِ تاریخ
دانستم که یا باید گرفت تا قیامِ قیامت خوابید
و یا خواب را گرفت تا قیامت قیام کرد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...