۱۴۰۰ دی ۲۹, چهارشنبه

که م

 که مرگ

زیر خرمنی از گل

خودش را می‌‌بوید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...