کسی نیست
صندلی نشسته
درخت ایستاده
از هوا
بوی پرِ تاریک
صدای نوشتن میآید
-بووووووو
بوووووووو
بوووووووو:
سپاس، ستم و جنگ و زلزله را
این جهان، جاویرانهدانهِ من است
نمازِ شبِ بوف
دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیوچه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...