یادِ بروس لی + به محمدعلی شاعران مشت و لگد زیبا
روز کج
لگدِ گور
بر آرواره ی شیر
پورچِ خون و بُزاق و دندان
شتکِ خورشید از دایره
رعشه ی پنجه هایِ بیشه
در امواج سراب
نگاهِ کج کج وحوش
به سایه هایِ دراز یکدیگر
سایه هایِ رمنده کنجکاو
گردش گیج غّرش هایِِ خفه
از دردی که چهار پنجه را خوشه هایِ شعله می کند
آماسِ سرِ شیر آماس همه چیز
دور سرِ
شیر
پرده ی سنگ افتاده تاریک
بر وطنِ وحش
انتظارِ شاهمرگ
از "کتابِ وحشی"
بروس لی تنها یک استاد کنگفو و دیرتر یک ستارهی فیلمهای رزمی نبود. استادانی چون او کم نبودند. او نخستین چینی-آمریکاییای بود که از گتوِ چایناتاون بیرون آمد و پا در خیابانِ انسانِ جهانی گذاشت. از گفتگوهایش پیداست که آدم بسیار اندیشمند و شکیبایی بوده. رویارویی هوشمندانه و خونسردانهی او با راسیسم ردنکهای آمریکا این را به خوبی نشان میدهد. او از کوره درنرفت. ناامید و پرخاشجو نشد. میان دو گیرهی سنت چینی و رشکِ آمیخته با تحقیر غربی، آرام و پیوسته کار کرد و احترام آمریکا و چین و سپس جهان را به هنر و استعداد شگرف خود جلب کرد. میان شاگردهای او هنرمندانی چون استیومککویین و جیمز کابورن بودهاند که با جان و دل دوستاش داشتند و به او چون استادی والا ارج میگذاشتند. جلو تابوت او هم بر دوش همین دو تن بود. او بارها در گفتگوهایش با زیرکترین ژورنالیستهای آمریکایی آنها را به ستایش واداشت. هالیوود متکبر، سرانجام در برابر هوش و هنر برتر او سر خم کرد. پیش از بروسلی، استریوتایپ چینی یک دلقک تریاکی زشت و چاپلوس و موذی بود که جانوین او را "لیتلیلو" مینامید. با حضور بروسلی و همکاراناش غرب چشم به زیبایی انسان چینی گشود. سر جای اصلی خودقراردادن یک تمدن کهنِ استورهزده در برابر تمدن غالبِ غرب، کار آسانی نبود. من هم مثل بسیاری از نوجوانی او را دوست داشتم ولی چند دهه بعد بود که پی به شخصیت احترامانگیز او هم بردم. بروسلی در سخن بسیار شاعر بود. تن بسیار شاعری هم داشت. او به آسانی میتوانست با تن اش، کبرا و ببر و پلنگ شود. تنِ پیچیدهی او باغوحشی از امکانات زیبا بود. خروش او میتوانست لرزه بر تن پیل اندازد. او آنقدر توانا بود که بی هیچ تجربهای در بازیگری تبدیل به استورهی سینمای رزمی شد. من محمدعلی را هم خیلی دوست دارم. شاعر لغز-رجزسرای درجه یکی هم بود ولی لودگی بی اندازهاش گاهی نادلنشین بود. حال اینکه بروسلی آدم بسیار به اندازهای بود. رفتارش یک هندسهی دقیق داشت. من در یکی از کتابهایم یک شعر به این دو هدیه کردهام. از آنها بسیار آموختهام. بیش از بسیاری از شاعران به اصطلاح مهم. یاد بروس شاد، عمر محمدعلی افسانهای هم دراز.
پاسخحذف