یاد منصور کوشان که امروز از تبِ تب به عیدِ عید دیگر لغزید
جاها از همهجا
میآیند
رود از همهی
خانه میآید
با همهی زمین باد
همهی سایهها
از لولهی
خورشید میآیند
اینجا همه جاست
خندقِ آبیِ
خا
کسترِ
ستارگانی که
همچنان که میبارند
می درخشند
از گذشتههای
نجومی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر