۱۳۹۴ تیر ۹, سه‌شنبه

بازی به گشتِ خود نیست


بازی به گشتِ خود نیست
رقصیده روی شن ها
با کودکیِ پاها
نشسته مشغولِ نشستن
غولِ قصرهای ویران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...