چیزی در هوا به من میگوید
چیزها همه باد میدهند
هوا تهِ گفتهِ من است
چیزِ زبانِ پنچر
فسسسسسسسسسسسسسسسسس
دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیوچه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...