به یزرام آسیا
قافهای قاف و قرون و قلل
قوافیِ قلم و قلب و قرطاس
قوهای قند و قاقمِ قندی
قوس و قزحِ قابهای آبیِ عهد
قبلهِ قم و قندوز و قادسیه
قانونِ قبیلهِ قابیل
قوقولیقوقوهای قسطنطنیه و قلعهگنج
قناتهای بایرِ قلعههای قتل و قحطی و قتل و قحطی و
قتل و قحطهای قافهای دمشق و عشق و قیصریهِ دزدموناهای بی قصه
قبیلهِ قدس و قدمت
قتلِ قولهای قاریانِ قبرستان
قصائدِ قطعه قطعهِ قبرها و قبایل و قبهها
قطرهقندیلهای قفس
قناریِ قطرهقطره از چشم و میله چکیده
قدرِ جان در قم و قندوز و قاین
قافیه فیهِ مافیهِ حواس و اساس و جناس و پلاس و خلاص
قرقرهِ قصص الحروف از الف تا یا
قوی آوازِ گلوگیرِ آخر
قوی آوازِ گلوگیرِ آخر
قویقیرباریده بر تن از گرهِ هول
قافِ شوم داده دنبالِ برادرم
برادرم توی صاد
برادرم در سایهِ الف
برادرم توی صاد
برادرم فاصله سوده
دالِ میانِ سقف و کفِ سلول
برادرم فردا
برادرم پسفردا
برادرم! قاره گوشهِ زیرِ حکم!
چه دیر دستام آمد که توی کوتهآستینی که زیرِ حکمِ تو و دو پای تو دستینه و چهارپایه میگذارد
میبندد کلفتتر از روحِ داورانداور
گره بر گلویت
می گذارد
گره بر گلویت
می گذارد
نقطه بر نونِ پایانِ هر چه دست است دستام !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر