۱۳۹۴ بهمن ۴, یکشنبه

گلو


گلو را
سکوتِ خمیده از
گرهِ کورِ جاذبه
پرسش چاه کرد

۱ نظر:

  1. ای شیعه شرنگ اهل ژیندوس بود
    بیگانه ز آخ و اوخ و افسوس بود
    آتش به درخت خشک ناموس بود
    برق نظرش اجاق ققنوس بود

    پاسخحذف

هزاره‌ها ا

هزاره‌ها از کجا به جا از کی‌ به اکنون رفتم هر بار همهِ جایگاه از  یادم رفت آمد یادم همهِ هزاره‌ها اینجا