جمهوری وحشی شرنگستان
ای شیعه شرنگ اهل ژیندوس بودبیگانه ز آخ و اوخ و افسوس بودآتش به درخت خشک ناموس بودبرق نظرش اجاق ققنوس بود
دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیوچه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...
ای شیعه شرنگ اهل ژیندوس بود
پاسخحذفبیگانه ز آخ و اوخ و افسوس بود
آتش به درخت خشک ناموس بود
برق نظرش اجاق ققنوس بود