۱۳۹۶ مرداد ۱۴, شنبه

تنها ت


تنها تو را می‌‌لیسم
کندویی که
‌خرس را می‌‌شاعر‌د

خروسی که خود را
در خروش‌اش
تا دوردستِ زمان می‌‌پرتابدم

تو را بر سر می‌‌گذارم
تاجِ سلاسل می‌‌شوم
شاه‌مغزان از کلیتوریسمانِ تو می‌‌آویزند

بوی تو می‌‌آید
از چهار‌گوشِ جهان
آوازهِ تو می‌‌تراود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...