۱۳۹۸ مرداد ۱۸, جمعه

جا‌مه‌های ر

جا‌مه‌های رویم گریختند
از گردن‌ام هجده کراوات رویید
درختی کجکج از بالا نگاه‌ام کرد
مدوزا سر پر مار‌ش را
برابر شورت‌ام به رقص آورد
فیلی از دور با خرطوم‌اش برایم نشان کشید
کبیرم ب‌اش را خورد کبرا گرسنه‌تر ز‌ل زد به خرمن مار
آویختم از پشیمانی
خراشیده از آسمان
مسموم زمین
امروز یک شعر رسمی خواندم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

هزاره‌ها ا

هزاره‌ها از کجا به جا از کی‌ به اکنون رفتم هر بار همهِ جایگاه از  یادم رفت آمد یادم همهِ هزاره‌ها اینجا