۱۴۰۱ دی ۲۸, چهارشنبه

خجالت ر

 خجالت را

کوه‌هایی‌ که لخت شدند

نکشیدند

شهر‌هایی‌ که مرگ سبز پوشیدند

بی‌ ریشه بودند

۲ نظر:

  1. سلام شعر زبر ای خنده بمر استاد هم داری؟

    پاسخحذف
  2. سلام دوست عزیز،

    دشمن‌ات استاد باشد.

    آن شعر را هم زمانی‌ دیگر منتشر خواهم کرد.

    پاسخحذف

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...