نعشهای صد و سی و دو کودکِ دبستانی و ده آموزگارشان که امروز کلاس به کلاس، مرگ را با شومریختِ طالبانیاش دیدند و سوراخسوراخ و خونچکان شدند صد و چهل و دو چرای مزمناند از تاریخِ تمدن و چکادِ زرینچرکِ آن، دموکراسیِ چشمآبی و همدستانِ خوشناماش: ایمانِ نفتی-وهابیِ سعودیقطریاماراتی، ژنرالهای اتمیِ پاکستان، وزیرستانِ بسیارزای طالبان و ماشینِ جنگ و جنگافزارسازِ لاکهیدمارتینِ زنبورهای گوش به فرمان و مهمتر از همه حماقتی مقدس و آمیخته با تربیتِ هراسانگیزِ قبیلهایپشتِ کوهی
این پرسشها هم به همان گورِ گروهی صدهاهزار و میلیونها پرسشِ دیگر رفتند. هنوز بهترین پرسشهای ما را نعشها میپرسند. نعشهایی که با پرسشهای مزمنِ خود به گورهای گروهی میروند.
دویستهزار پرسشِ بادکردهِ دیگر(تنها امروز صد و هشتادتا!) هم در سوریه گردشِ زمین را لنگ کرده است. چرا زمین به دایرهِ نخستِ خود برنمیگردد. شرمآور نیست اینهمه اندازه و انرژی برای گرداندنِ چنین گورپرسشستانِ هدراندرهدری؟
دل که ندارد سر بیدادشان
پاسخحذفباد! فرامش کند ار یادشان
چرا زمین به دایرهِ نخستِ خود برنمیگردد.
پاسخحذف