۱۳۹۰ اردیبهشت ۳۰, جمعه


کسی‌ بیاید پستانکی به دهان‌های اینها بگذارد : کودکان درون


افسوس گوجه شرنگی
روی داغ فرشته فرنگی‌
قاطی دروغن زریتون
با شیراب دپستان بلوغ
بخورند اینقدر سکسکه ی بی‌ عیار نزنند
ناگهان ستون‌های بیرون پنجم
مدل‌های قول مندرس
با شکم‌های گنده
یکصدا دم گرفته اند:
"کودک درون!
کودک درون!
کودک درون ام!"
ول کنید این کودنک دون را!
ای تابلو‌های استاپ!
آبستنان باد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

هزاره‌ها ا

هزاره‌ها از کجا به جا از کی‌ به اکنون رفتم هر بار همهِ جایگاه از  یادم رفت آمد یادم همهِ هزاره‌ها اینجا