۱۳۹۱ شهریور ۲, پنجشنبه

نقطه‌ی هرج و مرگ



از مویرگان زمزمه‌گر‌ یکی‌ هیپیِ گیتار‌گسیخته یکی‌ سبیلو‌ی کوچه باغ بر دوش چهچهه ور نعره کش یکی‌ کلاه‌مخملی زاغ‌مست یکی‌ جنتلمنِ وحشی‌کش سوتِ فلوتِ جادویی‌زن یکی‌ قابلمه کوبِ تظاهراتی حرامی‌یکی‌ بشکن‌نوازِ بالا‌انداز دنبک‌صدا یکی‌ پروفسورِ ریش‌پروفسوری یکی‌ شخصیتِ محترمِ عینکی‌ویولون‌سخن بادیه آواز‌یکی‌ سوپر‌استارِ تاریک‌لحن یکی‌ گردن‌کلفتِ پاشنه خوابیده سوپرانو‌خوان کلفت‌سرا یکی‌ نازک‌اندامِ مویرگی یکی‌ همیشه آسوده خاطر‌آخ و اوخین یکی‌ قهرمانِ ننگین‌وزن‌نک و نالین یکی‌ ماسکِ اکسیژن‌برپک و پوز‌نفسکش‌طلب بوق‌گوش‌یکی‌ می‌‌خواهم سمفونیِ بی‌ شمارم بنویسم ضرب‌گرفته رویِ میزِ تشریح‌یکی‌ جنازه یکی‌ مرحوم‌آنطرف‌تر‌از کون‌اش ساخته شیپوری من نوشته‌ام دوزخ را یکی‌ شعله ور‌دوده‌رو در فلورانس ما دست‌زنان‌ایم و نه از دست زنان‌ایم یکی‌ دم‌گرفته با کفِ تر دور استنِ پشمینه‌پوش یکی‌ تندخو زیر دندان‌قروچه خنده‌ی عصر را آسیا می‌‌کند آه می‌‌کشد یکی‌ در آینه‌ی نانِ فرّار از صدای پای خودش بر جنگفرشِ خسته یکی‌ در می‌‌رود از فردا با در‌ی شعله ور بر دوش به خانه‌ای زیر آوار عصرِ مفرغ بر سرخیِ بازارِ مسگران می‌‌کوبد یکی‌ با چکش سرد می‌‌برد با داسِ تندش داس‌هایِ کشتزارِ پرچم را یکی‌ کانامراد ملچ‌ملچ‌کنان می‌‌لیسد یکی‌ انگشت‌های تا‌دست‌اش را پس از خوردنِ دستِ دیگرش یکی‌ تکپا عصا می‌‌زند با پای مستقلِ دیگری یکی‌ تاپ‌تاتاپ‌تپ با مشتی سر‌بریده با سرِ بریده‌ی خودش کلّه‌بازی می‌‌کند کلّه پا می‌‌خورد کلّه گردن می‌‌خورد کلّه آوت می‌‌شود کلّه پرت می‌‌شود کلّه به دست می‌‌خورد کلّه می‌‌نشیند کلّه سوت می‌‌زند کلّه شوت می‌‌شود کلّه گل می‌‌شود کلّه سوت می‌‌زند کلّه هورا می‌‌کشد کلّه غش کلّه به هوش خیره به یکی‌ یکی‌ یکی‌ یکی‌ یکی‌ یکی‌ کوبندگان‌دمندگان‌زنندگان‌رمندگان‌جوندگان‌برندگان‌دردهندگان‌غژغژندگان‌پنالتی‌زنندگانِ ارکستر‌تیم گرفتار‌در سیخِ مو‌های رگ‌های سوراخ
از هر روزنی تاری آویزان
از هر تاری ترنگی‌لرزان
در هر ترنگی‌رعشه‌ی پیوسته ی سیاهی‌سپیدی‌سرخی
شلپ‌شلپ
جلزولز
جیزجیز
سرداب خفته ور می‌‌شرنگد 
می‌ جوشد سلسله‌ی زلفِ رگ
رگِ رقصان
در زلزله‌ی حباب‌ها
نقطه‌ی هرج و مرگ 

۲ نظر:

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...