هر مدی مدتی
دارد. پس از مدتی این مد نیز میگذرد. مدت، آبستن مدهاست. بترس از روزی که
آدمخواری با اتیکتهای شیک و آنتیک مد شود. چه سادهام! این مد بارها خودش را بازمد
کرد. تنها به قرن بیستم برگرد: ...ادامهی مد سیاهپوستسرخپوستخواری، مد ارمنیخواری،
مد یهودیخواری، مد فلسطینیخواری، مد بالکانیخواری، مد کردخواری( به سبک علی کیمیکال
و ابن عماش)، مد چچنیخواری، مد توتسیخواری، مد هوتوخواری، مد کونگلهخواری....ببخشیدای
شکمچرانان آلامد! رستوران آنجاست. من نه خوراکام نه خورهی مد!
۱۳۹۱ اسفند ۲۸, دوشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
دیو شدم د
دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیوچه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...
-
به خواهرزادهام وحید رشتهداری شیدا نخستین "عشقِ زندگیِ من" بود! یک عشقِ به راستی گیومهنشین! روزی طرفهای عصر، داشت ا...
-
جریانِ این عشقِ ریشنفکرانِ اسلامیرانیست به موی گندیده چیست؟ آیا این یک فتیشِ نوین است؟ آیا این مو از پیازمو گندیده یا از سیرمو؟ از...
-
آینه ی شگفتی زیبا: مهناز طالبی تاری آنکه دیرزمانی پیش گفت: "من با هیچ چیز مربوط به انسان بیگانه نیستم."، خواست حساب سخن خ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر