برای زیباییهای شادی عبدیان
نون از نیمِ دریا بایدم
برای وشتنِ شب
سیاماهی میلغزد
می نامد
می تند
تناور میشود
دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیوچه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...
در دریای ِجوش
پاسخحذفنون ها موج میزنند
شب! را می گردانند
سیاماهی ها...
خوش می لغزند
خوش تر می نامند
تَرمی تنند
تناور تر می شوند
فدات
نون به عربی نامِ عامِ ماهی هم هست و فدای لطفاتای همایو+نونجان!
پاسخحذف