۱۳۹۴ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

چنان سر از من صدا رفت


چنان سر از من صدا رفت
به سرم چنان صدایی آمد
که فغان خاست از گوش‌هایم
از چشم‌هایم که گلو ریخت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...