آی عشق!
آی عشق!
آی عشقپنچرکن!
سوزنِ سوسوزنِ ظنین!
که سه سوته عشق را پنچر میکنی!
چرا سه سوته عشق را پنچر میکنی؟
عشق را چرا سه سوته پنچر می کنی؟
سه سوته چرا عشق را پنچر میکنی؟
دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیوچه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر