۱۳۹۸ فروردین ۲۴, شنبه

بیمار د

بیمار دیدم کوه شتر است
سوار رفتم بیمارستان
-بفرما بیرون!
راننده آمبولانس
و شتر روی تخت می‌‌خندیدند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

هزاره‌ها ا

هزاره‌ها از کجا به جا از کی‌ به اکنون رفتم هر بار همهِ جایگاه از  یادم رفت آمد یادم همهِ هزاره‌ها اینجا