کلاهی که از آینده افتاد
ابری که بر پارچ ایستاد
سیلی که از نیایش آمد
بارانی که دعاییان را برد
سیارهای که جدول عزلت شد
دستی که تعطیل تعطیلات
دستی که از سفره زیر زمین رفت
دستی که کوتاهتر از پایان
دستی که شرمنده دهانها
دستی که از دوستان ترسید
دوستی که از دستان پژمرد
دستی که آب از آستینات رفت
دلداری که از عطسه پرپر شد
پیری که از نوازش کودک مرد
یهودایی که بوسه را بوسید
عیسایی که از مسیحاش فراری شد
عیسایی که از مسیحاش فراری شد
سیلی که گوسپندان را در آغل چرید
هندوانههایی که از راژمانی دیگر بودند
هندوانههایی که هر کدام یک سیاره
هندوانههایی که دستها را خشکاندند
صابونی که دستها را سایید
صابونی که دستها را املایید
صابونی که دستها را انشایید
صابونی که خداجاتِ میلیاردها دست را گایید
صابونی که دستهای فرسوده دعا را-
در کمالِ اشک و خاموشی-
در کمالِ اشک و خاموشی-
به کونِ آمپلیفایرینِ سرایدارِ کویدیوثِ ساختمان ۳۸۲۴
بلوار سنلوران-
بلوار سنلوران-
واقع در کهکشان راه کیری کرد
صابونی که کلاه الف بر سر داشت
صابون خاطرات خانهِ طاعون
صابون تنقیه الشعرا حمال مفعله و قافیه
صابون غاسل الغاوون
صابون زوزههای صبایوت با حبابهای آبستِ زنبور
صابون استخوان لگن خاصره پدر آسمانی
صابون والله خیر الماکرونا
صابون رقص شکم شیوا
صابون کفخند بودا
صابون غاصبالزمان(عجلالکلاه تعالی فرجه)
صابون کروناینده
کوید یکیدون کیدا و اکید کیدا
کوید یکیدون کیدا و اکید کیدا
کوید یکیدون کیدا و اکید کیدا
کوید یکیدون کیدا و اکید کیدا
کوید یکیدون کیدا و اکید کیدا
کوید یکیدون کیدا و اکید کیدا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر