بر آب میروم
یا در آب و آب
بر من میرود
بخت باغبان، میان راه
چتر بستهاش را در جلد ژرفا
غوطه داد
خندان
بر خانه باران رفت
دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیوچه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر