از تورقِ تو تنهاست
صدای تورق
متن
از تن و خانهِ تن و تنِ جهان
نمانده مگر دستکیری
که خودکار
که خورهکام
عشق را ورق می زند
ورق می زند عشق
را ورق می زند
دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیوچه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر