۱۴۰۲ مرداد ۱۲, پنجشنبه

هر چ


هر چه گذشت
بر آب گشت
موج‌هایی‌ که شکستند وُ
ریز‌موج‌هایی‌ که در بازیِ بیتابِ دایره‌ها
گیج و ویج شدند
ماهی‌ یی که خورد و ماهی‌ یی که خورده شد
سپیدهِ استخوان‌ها در خزه‌های تاریک ِ کفِ اقیانوس
فرارِ موش‌ها به آغوشِ مرگ از گهواره‌تابوتِ کژ‌مژنده
دمِ نهنگ و باز‌فواره‌دمِ نهنگ و بازگشتِ نهنگ از دُم به دهانِ شبِ بیکران
نفسِ ناکشیدنی غواص
سنگی که حباب شد
مرواریدی در شکمِ هشت‌پا
بر تو
منِ همهِ نزدیک‌ایستاده‌خفته‌ها و افتاده‌های دوردستِ سوسوزن
هر چه گذشت
خواب و خیالِ سیاره ای در خمیازه‌ر‌سِ سیهچال بود
آب و نمکِ همیشگیِ تشنگی
دریا و غبارِ گشت و گذار
هایِ بی هوی فراموشی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...