به الاههی سفر در جمهوری وحشی شرنگستان: رعنا نیشاپوری
تو را با
ترومپت صدا زدم
با کشیدنِ
ناخنتهِ قابلمه:
گوشِ من گرسنه
ی چلوطبل بزرگ است
تو را با چلو
صدا زدم
با طبل بزرگ
با مالیدنِ
لیوانِ شکسته به حنجره:
گوشِ من تشنهی
نی انبانی از برق چاقوهاست
صدای تو را از
شغو تا گلاسکو زدم
با انداختنِ
تیلههای پی در پی بر اعصابِ موزائیک:
مرا با لهجهی
نیویورکیِ ساکسیفون بزن!
"چه جهان شگفتانگیزی! چه جهان شگفتانگیزی!"
با خاراندنِ
لالهی گوشِ چپات:
مرا پرخاش کن
با سپید و سیاهِ آرام!
تو را با چکش
بر شبانه روزِ پیانو زدم
با کوبیدن
گوشتکوب رویِ میز:
درازم کن به
هذیانِ گردِ گیتار!
چرخیدم گردِ
خود و آندلس
با نگاهی کج
بر نکِ زبان
با مدِّ سپیدِ
دهان
با گلوی
ناگهان:
مرا بچکچک!
مرا ببغبغو!
مرا بکوکو!
چکیدم از سقفِ
طوطی
پریدم از میان
کفتر
در فاخته گم
شدم
با کشیدنِ
سیخی به خطِ ذغالِ پرتقالروی دیوار:
بزن بوی نامِ
مرا از کبابِ نالهی بوف!
گرفتم فندک
نارنجی زیر بوووووووووویِ تاریک
با خطی از
شعلهی صدایم تا تهِ افق دویدی:
بله! بله!
بله!
بدو! بدو! بدو
به دنبالام!
با صدای دویدنام
به شمالِ جنّ ات
سمفونی ادامه
دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر