صدا میرود
صدا میآید
صدا در سکوت
دستِ هفتاد جدِّ خودش را میگاید
تنها صداست که اهورا میاهریمند
اهریمن می اهوراید
صدا
در مثلثِ تنها
دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیوچه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر