جانبخش گفت:
خوش به سعادتِ جاکش که یک نمازآب
میانِ جا و کش کم دارد وگرنه
غسل و طهارت و اخ و تٔف و وضو میکرد و
تهِ دلِ طایفهِ دولداران میخواند!
ودانگی را هم زبل میکشد!
اگر هر آبِ حوضکشی میکشید
که جاودانهکش نبود!
دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیوچه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...
در سرزمینِ بزرگواران
پاسخحذفتنها علی بزرگ است
در سرزمین علیواران
همه علیلاند
می خواهم کونِ اراده را بخارم!
تنبانِ علیلواران را می
خواهم به سرِ عرش بکشم!
یا علی مداد!