۱۳۹۷ مرداد ۲۴, چهارشنبه

فرزندت ک

فرزندت کجاست؟
پدر مرده‌ام، که شانزده سال آن سوی زمین آرزو‌ی دیدار‌ش را به گور بردی!
فرزندت کجاست؟
مادر مرده‌ام، که سی و دو سال روی یک سیاره بودیم و همدیگر را ندیدیم!
برادرتان کجاست دو خواهر مرده‌ام دو برادرِ مرده‌ام
حالا سی و شش سال گذشته و دو خواهر و دو برادرِ دیگر و سی و چهار ندیده: خواهربرادرزادگان‌ و زادگان‌شان، هنوز و همچنان می پرسند:
برادر کی می آئی؟
دائی کی می آئی؟
عمو کی می آئی؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...