جمهوری وحشی شرنگستان
چرا
نه برّه فلسفه چرید
نه فیلسوف خورد علف
ولی کباب شد برونوی زمین و آفتاب؟
دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیوچه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر