۱۴۰۲ اردیبهشت ۱۹, سه‌شنبه

پا پ



پا پشتِ پا درازایم را پهنا می‌‌کنم

قاتلی با تنِ مبّدل

در باغِ وحشِ یک رُمان

کرگدنی گرفتار در شاخِ نوزدهم

پا پشتِ پا درازایم را پهنا می‌‌کنم

پهنایم را دراز وُ هیچ

هیچ یادم نمی آید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

هزاره‌ها ا

هزاره‌ها از کجا به جا از کی‌ به اکنون رفتم هر بار همهِ جایگاه از  یادم رفت آمد یادم همهِ هزاره‌ها اینجا