در مادرش مادر مادر بود: نصرت صناعی
در ما مادری سرخ در را میگشاید
مادر از در سرخ ما در
همه چیز باز میشود
در ما همه چیز در
در ما همه چیز سرخ
در ما همه چیز باز
بازیِ مادراندر ما
با در اندر در
در آ
اندر آ
مادر آ
هزارهها از کجا به جا از کی به اکنون رفتم هر بار همهِ جایگاه از یادم رفت آمد یادم همهِ هزارهها اینجا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر