۱۳۹۰ دی ۲۵, یکشنبه

درستان



در مادرش مادر مادر بود: نصرت صناعی


در ما مادری سرخ در را می‌‌گشاید
مادر از در سرخ ما در
همه چیز باز می‌‌شود
در ما همه چیز در
در ما همه چیز سرخ
در ما همه چیز باز
بازیِ مادر‌اندر ما
با در اندر در
در آ
اندر آ
مادر آ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...