۱۳۹۰ بهمن ۴, سه‌شنبه

خبر بی‌ بر



ای پاندا اسباب اخبار را خاموش کن: ستار وکیلی



مخابرات شصت و نه کهکشان مخ ام را دار‌الاپیدمی خبر کرده
راه افتاده با خون در تمام سلول‌هایم نیوز‌کنفیکونفرانس می‌‌دهد
برج مفتی از آسوشییتد‌میکرب و میکروفون و حمله و زخم و چرک و تعفن و بگیر و ول کن و سفت و شل‌کن
گرفته آفاق را از دهان ام
دهان ام؟
رو‌حوضی‌ بابل بلاهت
رمبیده بر بغداد جراحت 
در هر رگ‌ام قلندری با بی‌-بی‌-سی‌-انگلیشِ تئاتر‌آوری مو می‌‌کند مویه می‌‌کند کف می‌‌دمد کافه می‌‌آشوبد نقل می‌‌گزارد پرده می‌‌بازد عشوه می‌‌آید چهقهه می‌‌زند هق و هق و چق و چق
قیچی محوی بریده گرد روان‌ام را از رگ و پی و سلول
-به هیمالیا‌ی مایع ات بزنم یا به اطلس سنگین؟
دیو واژگونگویی گرفته بر سر دست این مجمع‌الجزایر سرسام را
-بزن به زبان پشت کیهان




۲ نظر:

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...