۱۳۹۰ اسفند ۱۲, جمعه

اینجا اکشن همان کات است



انتخابات؟ چه فیلمی! فیلم اندر فیلم! فیلم مردمی مونتاژ شده با کلاه‌های شرعی که صفِ کچل کشیده اند به خریدن بلیت فیلمی مونتاژ شده به دست قیچی‌چیان معمم حکومت قیچی و دیگر هیچ! قرچ! قرچ! قرچ! قرچ! صدای این قیچی غول‌آسا سکوت را سطل آشغال اشغالگران کرده! صد میلیارد علامت ندا و تعجب هم این رسوایی سی‌ و سه ساله را کاندیدای هیچ فستیوالی نمی‌‌کند! اینجا اکشن همان کات است! ما تاریخا مثله شده ایم! من این ما این فرانکشتین ایول‌بذله‌گوی خود‌دیگرخورِ مغرور‌افسرده ی سرفراز‌گردن‌شکسته ی معتقد به هیچ و همه چیز را دیگر نمی‌‌شناسم! فرمول‌های شرعی‌فرهنگی,‌ شیمیا‌ی لابراتور درونی‌ ما را دچار اتصالی و جیغ و جرقّه کرده! ما در وضعیت کسی‌ هستیم که همه جای درون‌اش می‌‌خارد بی‌ آنکه انگشت‌اش به کار آید! خیر‌قربان! این فیلم دیگر دارد همه را خفه می‌‌کند! این ایران همان سینما رکس سوزان است که باز هم انگشت بزرگ قیچی‌چیانِ دوزخ‌انگیز شعله‌های آن را سند شرارت دشمن می‌‌نماید!‌ای دوستان تماشایی! پس کارگردان همان دشمن است و خامنه‌ای همان آرتیست! پس چرا کسی‌ کف و سوت نمی‌‌زند؟ دست‌ها و لب‌ها را هم بریده اند! موسیقی‌ متن این " ماجراهای بی‌ چسب فرانکشتین در خاور میانه" همان قرچ است و قرچ و قرچ!


۲ نظر:

  1. https://balatarin.com/permlink/2012/3/2/2949075

    لذت بردم ،
    سپاس

    پاسخحذف
  2. سپاس از لطف ات گمنامیان عزیز، که همیشه با جوش مهربان بوده ای!

    پاسخحذف

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...