۱۳۹۱ آذر ۸, چهارشنبه

مگر میخ‌آهی بکشد





به مادری و دخترش: مریم مصطفوی-ندا آریا


مگر میخ‌آهی بکشد از چلیپا
دستگیره بگسلد از آسمان
پسر سوراخ‌های نبشته
پیاده شود در نجار
جار بکشد از نگاه‌اش ارّه
بدود به کورانه کشیدن
بدواند جنگل از جا
-نمی‌ خواهم
از نمی‌‌خواهم‌اش دیوانه شود پدر در
تابوتِ عهدِ گسسته
زخم جدید
خط بخورد


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...