۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۷, جمعه

به! یخ! نگاه! می‌‌کنم!


به! یخ! نگاه! می‌‌کنم! چشم‌هایم! کباب! می‌‌شوند!
به! کباب! نگاه! می‌‌کنم! یخ‌هایم! برق! می‌‌زنند!
سلطانی‌شمشیری! روی! برگِ یخ! می‌‌نویسم!
چشم‌هایم! چلو‌کتابِ کوبنده! می‌‌شوند!
چلو‌نوشتِ بصیرت! می‌‌شوند!
دوغِ بی‌ ر! چرا‌ی چراغ!
الف‌روغ! الحمد‌للّه!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...